وقتی مجله ای را در دست می گیریم، از فرم و گرافیک آن متوجه می‌شویم که مدیر‌مسئول، مدیر هنری و طراح گرافیک آن مجله در چه سطحی از تخصص و کاربلدی در ارائه کار خود قرار دارند. جدای از محتوای مطالب و ارزش مقاله‌ها و مصاحبه‌ها، بسیاری از خواننده‌های نشریات تجسمی به نکات متعددی در ساختار بصری آنها توجه می‌کنند. از طرح روی جلد گرفته تا صفحه فهرست مطالب، تیترها، نحوه آرایش متن گفت و گوها، حاشیه‌ها و فضاهای سفید، پی‌نوشت‌ها، نوع قلم و ... و البته در نگاهی کلی‌تر، رنگ‌بندی، انسجام، هارمونی و یونیفرم مجله، چیزهایی هستند که جایگاه دیزاین و زیبایی را برای مخاطبان آشکار می‌سازند.

 شاید آن بخش از مجله که به جای تسهیل در روند ارتباط برای مواجه شدن راحت با متن و محتوای مجله، در برابر خواننده مانع تراشی می‌کند و او را بیش از حد مجاز با سبک کار و بیان شخصی طراح گرافیک درگیر می‌سازد؛ آزاردهنده‌ترین بخش مجله باشد. صفحه‌های فشرده و انباشته از خطوط طولانی، به خواننده احساسی از خفگی را القا می‌کند. وقتی که خواننده در تشخیص بصری هر جزئی از عناصر نوشتاری و تصویری دچار زحمت می‌شود، و یا در خواندن تیترها و یافتن سوتیترها دچار تردید می‌شود و تلاش مضاعفی به او تحمیل می‌شود؛ سهمی از توجه و تمرکز او صرف درگیری های ذهنی و روانی با این گونه ناهنجاری‌ها می‌شود، و این‌ها نشانه‌هایی هستند از این که اولویت‌های گرافیک سالم در آن مجله پس و پیش شده است.

درست است که طراحان گرافیک، سلیقه و گرایش‌های سبکی و زیبایی شناختی خود را می‌توانند در دیزاین یک مجله اعمال کنند؛ اما اگر فرمت‌هایی که به لحاظ کاربردی و مبتنی بر اصول ادراک عمومی تثبیت شده‌اند و جایگاه قراردادی محکمی پیدا کرده‌اند، به طور کلی نادیده گرفته شوند، و هر طراحی بخواهد از نقطه صفرِ خودش شروع کند، ارتباط مؤثر و درست با مخاطبان دچار گسست و تزلزل خواهد شد.

مجله تندیس که نسبت به دیگر مجله‌های تجسمی اندازه بزرگ‌تری دارد، با 370 شماره‌ای که تا‌کنون منتشر کرده است، از قدیمی‌ترین نشریات در این حوزه محسوب می‌شود. با وجود این که مدیریت فضای بصری این مجله دشوارتر از مجله‌هایی است که قطع کوچک‌تری دارند، اما در این سال‌ها شاهد گرافیک پایدار و قابل قبولی در آن بوده‌ایم. البته صفحه‌های  بدون تصویر این مجله همواره در معرض خطر بی‌رمق شدن قرار دارند؛ به خصوص که اگر بولد کردن سوتیترها و فاصله آنها با بدنه متن رعایت نشود. صداقتی که در فضای بصری این دو هفته‌نامه احساس می‌شود، ارتباط صمیمی و راحتی را با خوانندگانش برقرار می‌سازد.

 مجله نشان، یک مجله تخصصی طراحی گرافیک است و در طراحی آن از اصول سفت و سختی پیروی می‌شود. اما این منطق و نظم دقیقی که در آن حاکم است، باعث بی‌روحی و کسالت باری آن نشده است. فاصله گذاری‌ها، فضابندی‌ها، تمهیدات تایپوگرافیک و چینش المان‌ها، همه در تسهیل خواندن متن و درک روابط میان عناصر، نقش‌های خود را به درستی و تمام و کمال ایفا کرده‌اند. گردش چشم و هدایت هدفمند نگاه خواننده، مجله را به مجموعه‌ای از صفحات جذاب، عمیق و تأثیرگذار تبدیل کرده است.

مجله اکسیر که یک ماه نامه فرهنگی، هنری و ادبی است، گر چه با تیتر درشت و سیاه بر روی زمینه‌ای از عناصر رنگی، و جا دادن تصویر و متن فشرده در آن به عنوان صفحه اول مقاله، ورودی شلوغ و گیج کننده‌ای را برای هر مبحث گشوده و از سوی دیگر، برای خارج شدن از یکنواختی متن، گسست‌های بصری نامطلوبی را در دل متن پدید آورده است؛ اما رعایت بسیاری از نکات فنی گرافیک در آن، باعث شده خوانندگان مجله در گام نهادن به اعماق آن، راه هموار و بدون سنگلاخی را در پیش رو داشته باشند.

 مجله حرفه: هنرمند که فصلنامه است و از سال 81 تا کنون خود را به شصت و ششمین شماره رسانده است، اکنون نسبت به آن روزگار چهره گشوده‌تر و چشم‌نوازتری پیدا کرده است. اما گاهی با رفتارهایی در آرایش صفحات و تایپوگرافی آن مواجه می‌شویم که علاوه بر ایجاد تنش در مسیر مطالعه، آسیب‌هایی را نیز به یونیفرم آن وارد می‌سازد.

دو ماه‌نامه شیوه، مجله جدیدی است که در همین گام‌های اولیه، جایگاه خود را به عنوان یک مجله تخصصی هنر تثبیت کرده است. این مجله یکی از دقیق‌ترین و تمیزترین طراحی‌ها را دارد و به سختی بتوان ترمز و مانعی در روابط بصری میان عناصر نوشتاری و تصویری و فهم راحت آن پیدا کرد.
مجله دیگری که در حوزه نشریات تجسمی ظاهر شده، آنگاه است. این مجله هم مثل مجله شیوه پنجمین شماره خود را روانه بازار مطبوعات کرده است، با این تفاوت که با سروصدای زیادی وارد میدان شده و البته محبوبیت زیادی را هم در این مدت کوتاه کسب کرده است. هر چقدر که در مجله‌هایی مانند «نشان» و «شیوه» شاهد گام‌های هماهنگ و منظمی هستیم و خوانندگان در بستر آرام و بدون تنش آنها به پیش رانده می‌شوند؛ در مجله آنگاه، حواس خوانندگان به بازی گرفته شده و در هر صفحه به سویی پرت می‌شود. سطرهای طولانی؛ عدم رعایت فاصله‌هایی که باید هدایتگر خوانندگان باشند؛ عدم پایبندی به راه و رسمی مشخص در ساختار بصری، و همچنین زیر پا گذاشتن قواعد بدیهی حاشیه‌ها، از جمله مواردی هستند که این نشریه دوست داشتنی و پرطرفدار را در موقعیتی هرج و مرج طلبانه قرار می‌دهد؛ موقعیتی که در آن، به بازی گرفتن غیرمسئولانه اصول طراحی و بی‌توجهی به روان‌شناسی ادراک بصری خوانندگان، به یک اصل محوری در گرافیک آن مجله تبدیل می‌شود.

به اشتراک بگذارید:

security code